چمران برای ریاست شورا رقیب دارد ؟
به گزارش ساختمان آنلاین: میگفتند حضور در یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و دست و پنجه نرم کردن با طیفهای مختلف اصولگرایان حاضر در زیر سقف ساختمان هرمیشکل میدان بهارستان، برای او تکرار تجربه تلخ حداد عادل است و به منزله پایان عمرش در صفحه نخست سیاست ایران. میگفتند دهها پرونده ریز و درشتی که هرکدام به نحوی به نام او گره خورده، برایش دردسرساز خواهد شد و به سمت سکوت هدایتش خواهد کرد. میگفتند و میگفتند اما محمدباقر قالیباف نشان داد آنقدرها هم که برخی گمان میکردند، سیاست را ساده نمیبیند و به لطف روزها و ماهها و سالها حضور در نهادهای انتصابی و البته روابط حسنه با برخی نهادهای حاکمیتی و برخورداری از حمایت طیفی از رسانههای خاص، بهخوبی میداند راه و رسم حرکت مهرهها در شطرنج سیاست ایران را. روزهایی که بسیاری تلاش میکردند تا در انتخابات ریاستجمهوری گزینه خود را برتر از سایرین نشان دهند، قالیباف دهها اقدام انتخاباتی انجام داد تا گزینهای جدی به شمار آید اما دقیقه نود و در شرایطی که کرسی ریاستش را در مجلس بیش از هر زمان دیگری متزلزل میدید، عطای پاستور را با شرط و شروط به سید ابراهیم رییسی بخشید و مقابل تشتت آرای اصولگرایان ایستاد اما در عوض ریاستش بر بهارستان یازدهم را تضمین کرد. اما اینجا هم پایان راه نبود. او میدانست اهمیت شورای شهر و البته کرسی مدیریت شهری تهران را پس در خفا، با برنامهای دقیق، نهتنها موجبات پیروزی لیست خود در انتخابات را فراهم آورد، بلکه حالا شرایطی را رقم زده که بعید است فردی جز مطلوب او، شهردار تهران شود.
لیست رییس
نقش محمدباقر قالیباف در تعیین اعضای لیست اصولگرایان، شورای ائتلاف نیروهای انقلاب، در ششمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا آنقدر پررنگ هست که ناگفته هم پیداست اگر خواست او نبود، کسی نمیتوانست در این لیست حضور پیدا کند. لیستی که یکی از جنجالیترین چهرههایش نرجس سلیمانی، دختر شهید سلیمانی، فرمانده سابق سپاه قدس است. حضور او در لیست شورای ائتلاف ازسوی خانواده سلیمانی نیز مورد انتقاد قرار گرفت. یکی از کلیدیترین این انتقادات به سهراب سلیمانی، اختصاص داشت. او بدون نام بردن از فردی نوشت که «عزیز برادر، این کار را با روح مطهر کسانی کردند که خود را برادر شما میپنداشتند ولی غافل از اینکه شما با خدا معامله کردی و عزیز مردمت شدی. انشاءالله خداوند حافظ آبرویت خواهد بود.» اما چه کسی خود را برادر قاسم سلیمانی میپنداشت و دخترش را به حضور در لیست تشویق کرد یا بهعبارتی صحیحتر، مقدمات حضور او در لیست پیروز را فراهم آورد؟ پیگیریهای خبرنگار روزنامه اعتماد حاکی از آن است که اگر نبود محمدباقر قالیباف و قول شفاهیاش به نرجس سلیمانی، او مخالفان جدی برای حضور در لیست داشت ولی قالیباف با استفاده از نفوذ خود، او را در لیست قرار داد تا حالا عضو ششمین دوره شورای شهر تهران باشد.
ریاست شورا سهم کیست؟!
وقتی فردی در حد و اندازههای محمدباقر قالیباف از جایگاه و نفوذ خود چه به عنوان رییس یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و چه به عنوان رکورددار شهرداری تهران برای تهیه لیست پیروز انتخابات شورای شهر استفاده میکند، طبیعی است که در موضوع ششمین دوره شورای شهر تهران نیز نظرات خاص خود را داشته باشد. با نگاهی به لیست پیروز انتخابات شورای شهر تهران، نخستین گزینهای که میتواند فرمان شورای ششم را به دست بگیرد، مهدی چمرانی است که تنها حدود 477 هزار رای کسب کرد و این یعنی یک میلیون و 300 هزار رای کمتر از محسن هاشمی، رییس پنجمین دوره شورای شهر تهران. اما چمران در این مسیر تنها نیست و رقیبی جدی و البته موردحمایت قالیباف را مقابل خود دارد. پرویز سروری عضو شورای شهر چهارم بود و یکی از چهرههای نزدیک به قالیباف. آنقدر نزدیک که در جریان دیدار اخیر منتخبان شورای ششم با رییس مجلس که جز یکی، دو عکس، جزییات چندانی از آن منتشر نشد، مورد تجلیل قالیباف قرار گرفته است. پیگیریهای خبرنگار روزنامه اعتماد در همین راستا حاکی از آن است که تا اینجای کار علاوه بر قالیباف، حداقل 16 تن از 21 عضو شورای ششم موافق ریاست پرویز سروری هستند و این یعنی او نفر اصلی برای مدیریت پارلمان شهری است؛ البته مگر آنکه در دقیقه 90، حامیان مهدی چمران در دولت سیزدهم به ایفای نقش پرداخته و برنامههای قالیباف را نقش بر آب کنند.
سروری اما تنها موضوع موردبحث در دیدار منتخبان شورای ششم با قالیباف نبوده است. در جریان این نشست که نخستین و البته تاثیرگذارترین نشست جدی شورای ششمیها بر سر تعیین شهردار آینده تهران به شمار میرفته، با طرح نام برخی افراد همراه بوده که یکی از آنها بیش از سایرین با موافقت قالیباف همراه شده است. براساس پیگیریها و شنیدههای خبرنگار روزنامه اعتماد در جریان این نشست نام چهرههایی چون علیرضا جاوید، مازیار حسینی و محسن پیرهادی مطرح شده و شامگاه جمعه حسینی در پستی اینستاگرامی انصراف خود را از حضور در فهرست گزینههای شهرداری تهران اعلام کرد. اما این به معنای تبدیل گزینهها از 3 به 2 نفر نیست. پژمان پشمچیزاده، معاون نظارت مجلس نظارت از دیگر چهرههای نزدیک به قالیباف است که نامش در میان گزینههای شهرداری تهران به چشم میخورد. رابطه پشمچیزاده با قالیباف آنقدر نزدیک است که سال 94 وقتی حکم انفصال از خدمت او صادر شده بود، به عنوان معاون معماری و شهرسازی قالیباف انتخاب شد و در روزگار حضور قالیباف در مجلس نیز همراهیاش کرد.
شانس پشمچیزاده برای تصدی کرسی مدیریت شهری تهران بالاست اما نه به اندازه محسن پیرهادی. شنیدههای خبرنگار اعتماد حاکی از آن است که پیرهادی نفر اول قالیباف برای شهرداری تهران است و مخالف جدی نیز در میان منتخبان شورای ششم ندارد. افزون بر این، برخی منابع از تهیه برنامه ازسوی پیرهادی برای شهرداری تهران گفته و این یعنی پیرهادی در حال تدارک ترک «بهارستان» و کوچ به «بهشت» است. در این میان برخی مدعی حذف نام پیرهادی از میان گزینههای شهرداری تهران بهدلیل پرونده قضایی مفتوح سخن به میان آورده بودند ولی پیگیریهای خبرنگار روزنامه اعتماد نشان داد نهتنها نام او از لیست گزینهها حذف نشده، بلکه همچنان ازجمله چهرههای مورد تاکید قالیباف نیز به شمار میرود و مقاومتی هم در نهادهای امنیتی بر سر شهرداری او وجود ندارد. پیرهادی نفر اول لیست است، پشمچیزاده، نفر دوم و علیرضا جاوید نفر سوم.
جاوید سال 96 به عنوان مشاور شهردار وقت تهران انتخاب شد و دیگر خبری از خداحافظیاش با این مقام منتشر نشد. شانس او در قیاس با پیرهادی و پشمچیزاده کمتر است؛ چراکه روابطش با قالیباف از یکسو و اعضای منتخب شورای ششم از سوی دیگر آنچنان که باید و شاید حسنه نیست اما آنچه هنوز او را در میان گزینهها نگه داشته، ارتباط بسیار نزدیکش با بدنه شهرداری تهران است؛ بهطوریکه شنیدهها حاکی از آن است که بدنه شهرداری تهران، خواستار حضور او به عنوان شهردار تهران هستند و در این مسیر رایزنیهایی را نیز با چهرههای تاثیرگذار ترتیب دادهاند ولی هیچکدام این رایزنیها سبب نشده تا شانس پیرهادی کاسته شود.
چرا انصراف؟!
گفتیم که مازیار حسینی حاضر به پذیرش رقابت بر سر شهرداری تهران نشده و از این مهم کنارهگیری کرده است؛ اما چرا؟! نخستین پاسخی که برای این پرسش به ذهن متبادر میشود، مخالفت شخص قالیباف یا نهادهای امنیتی است ولی از قرار معلوم اینها نادرستند و او ترجیح داده برای حضور در دولت سیدابراهیم رییسی رایزنی کند و توان او خود را برای ورود به پاستور به جای بهشت به کار بگیرد. او در پست اینستاگرامیاش، رابطه خود با قالیباف را عمیق و برادرانه توصیف کرده ولی در باب چرایی کنارهگیریاش، با ادبیات محاوره و لحنی خودمانی نوشته است: «از مهر ١٣٩٨ تا الان درگیر انجام ماموریتی ملی و استراتژیک هستم که به اتفاق جمعی از نخبگان این مرز و بوم مراحل پایانیاش رو میگذرونه؛ توی این مدت، تیم کاری ما، کرونا و عید و تعطیل و … نداشته، کار کرده و فقط کار! تا ناممکنی رو ممکن کنه برای کشور؛ اگر خدا بخواد خبرهاش به زودی منتشر میشه؛ اما برای اینکه طرح در دقیقه 90 گل به خودی نخوره باید خواهش کنم که منو از بازی گمانهزنی برای صندلی بهشت معاف کنین!»
2 گزینه خاج از لیست
یک اختلاف درونگروهی
همه این موارد کنار هم میتواند نمایی کلی از سبک و سیاق اقدامات قالیباف و یارانش برای تسخیر بهشت را ارایه کند. اقدامی که نخستین پیشنیازش، اتحاد درونگروهی است؛ حال آنکه در تیم قالیباف اختلافات جدی در این مسیر وجود دارد. تیم قالیباف متشکل از 2 گروه است. گروه نخست، آنان که او را از دوران شهرداری تهران همراهی کردند و گروه دوم، آنان که در روزگار حضورش در پارلمان به او پیوستند. شنیدهها حاکی از ایجاد اختلاف میان این 2 تیم است. اختلافی که یکی از قربانیان آن، احسان عسکری بوده است. عسکری در شرایطی 19 خرداد سال 99 به عنوان «مشاور رییس مجلس و مدیرکل دفتر حوزه ریاست» انتخاب شد که یکی از نزدیکترین چهرهها به قالیباف در 20 سال گذشته به شمار میرود.
نزدیکیای که البته کار دست او داد و براساس پیگیریهای خبرنگار روزنامه اعتماد، با فشارهای تیم مجلسی قالیباف به ریاست سعید احدیان، او از مدیرکلی حوزه ریاست برکنار شده ولی همچنان به عنوان مشاور قالیباف مشغول فعالیت است. این اختلافات درصورت تداوم میتواند به خودی خود به آفتی برای تیم قالیباف تبدیل شود. از این رو به نظر میرسد او بهطور پنهانی، به حلوفصل این قبیل اختلافات نیز بپردازد تا همزمان با شهرداری تهران، پارلمان را نیز در قبضه خود نگه دارد.