انتخاب شهردار از روی جزوه
به گزارش ساختمان آنلاین: نقشهای که شش نامزد شهرداری تهران هر کدام بهصورت جداگانه به شورای شهر ارائه کردهاند، بهدلیل ارتباط ضعیف و ناقص با مشکلات اصلی پایتخت، به جزوههای رایساز شباهت دارد تا برنامه کارگشا. محتوای این نقشهها، پنج ایراد را نشان میدهد که «اعلام صورتمساله بدون بیان راهحل» از جمله این اشکالات است. با این حال، برخی گزینهها اشاره خفیف به کلید نجات کردهاند.
مطابق با آنچه منتخبان شورای شهر ششم اعلام کردهاند قرار است پس از بررسی برنامههای نامزدهای شهردار تهران در روز جاری، گزینه نهایی برای تکیه زدن بر کرسی ساختمان بهشت فردا تعیین شود. ظرف چند هفته گذشته، منتخبان شورای شهر اسامی نفرات زیادی را به عنوان نامزد شهرداری تهران معرفی کردند.
اسامی اعلام شده در مرحله نخست فهرستی بیش از ۴۰ نفر را شامل میشد که در مراحل بعدی هر یک از افراد معرفی شده به دلایلی از لیست کنارهگیری کردند. تا اینکه ظرف یک هفته اخیر، تعداد نفرات قرار گرفته در لیست نامزدهای شهرداری تهران به هشت نفر رسید.
این هشت نفر شامل معصومه آباد، هابیل درویش، رستم قاسمی، اسماعیل احمدیمقدم، مهرداد بذرپاش، محسن پیرهادی، مازیار حسینی و علیرضا زاکانی میشدند اما روز دوشنبه دو نفر از این لیست کنارهگیری کردند. مهرداد بذرپاش و رستم قاسمی دو نفری بودند که در مرحله نیمه نهایی انتخاب شهردار از این رقابت کنار رفتند.
نامزدهای باقیمانده نیز طبق آنچه منتخبان شورای شهر اعلام کردند در روز گذشته و امروز برنامههای خود را برای اداره پایتخت ظرف چهار سال آینده ارائه کردند و براساس آنچه عنوان شده، قرار است شهردار آینده تهران مطابق با آنچه در قالب برنامه ارائه شده انتخاب شود و احتمالا فردا نام گزینه نهایی اعلام عمومی شود.
در این میان اما بررسی جزئیات برنامه شش نامزد مرحله نیمه نهایی نکات قابل توجهی از دیدگاهها و میزان تسلط این افراد به مسائل و مشکلات شهر را نشان میدهد. آنچه از محتوای برنامه نامزدهای انتخاب شهردار تهران به دست میآید یک پیام اولیه دارد به طوریکه بررسی جزئیات برخی از این برنامهها مشخص میکند این برنامهها بیش از آنکه برنامه برای اداره شهر تهران باشد یک نوع نقشه فرار است.
درواقع نامزدهای انتخاب شهردار به جای ارائه یک برنامه منسجم و هدفمند که ضامن حل مشکلات شهر تهران به شکل کامل باشد و بتواند اعتماد کامل شهروندان را جلب کند؛ به دلیل آنکه یک مسالهشناسی دقیق و صحیح از مشکلات شهر تهران ندارند و برای آنها راهحل مشخص ارائه ندادهاند، یک نوع نقشه فرار ارائه کردهاند. چراکه اگر هر یک از این افراد به عنوان شهردار جدید تهران انتخاب شوند معیار مشخصی برای سنجش فرجام وعدههای ذکر شده در برنامه خود ارائه نکرده و صرفا به ذکر یکسری کلیات و روایت داستان تهران پرداختهاند.
این در حالی است که قطعا علاوه بر شهروندان شهر تهران، نامزدهای شهرداری تهران نیز مشکلات موجود در پایتخت را میدانند و بنابراین آنچه در قالب برنامه اداره پایتخت به منتخبان شورای شهر ارائه میکنند باید حاوی نکات و محورهایی باشد که براساس آن بتوان نامزد اصلح را انتخاب کرد و در عین حال امکان عیارسنجی وعدههای مطرح شده برای ناظران و شهروندان را فراهم کند.
کارشناسان شهری معتقدند یک برنامه دقیق و مناسب برای اداره شهر تهران باید دست کم حاوی سه محور اصلی باشد. محور نخست آنکه نامزد انتخاب شهرداری تهران باید بهطور صریح و مشخص هدف خود از ورود به مجموعه شهرداری را اعلام کند. دوم آنکه در قالب برنامه مشکلات شهر به شکل دقیق و صحیح شناسایی و به صورت جزئی اولویتبندی شود.
سومین محور نیز شامل یک برنامه عملیاتی و سنجشپذیر برای حل مشکلات شهر است تا براساس آن در پایان دوره مدیریت شهری میزان تحققپذیری برنامهها قابل سنجش باشد. اما در حال حاضر طی یکی، دو هفته اخیر (در یک فرصت محدود) به نظر میرسد نامزدهای انتخاب شهردار تهران، امکان آنکه یک برنامه حاوی این ویژگیها را تدوین کنند نداشتهاند.
در این صورت این سوال مهم به وجود میآید که میزان صلاحیت یک نامزد برای در اختیار گرفتن پست شهرداری تهران چگونه قرار است محک زده شود و فرجام هر یک از وعدههای عنوانشده در برنامه چگونه سنجیده میشود؟ از همین رو کارشناسان عنوان میکنند آنچه در قالب برنامه به منتخبان شورای شهر ارائه شده اگر قرار باشد پایه بررسی صلاحیت آنها قرار گیرد از بابت اینکه صرفا به ذکر یکسری کلیات پرداخته بیشتر شبیه یک نقشه فرار است تا اگر به عنوان شهردار انتخاب شد به دلیل مشخص نبودن اهداف و سرانجام وعدهها، شورای شهر یا شهروندان نتوانند به شکل مطالبه برنامهها بر روند عملکرد آن فرد نظارت داشته باشند. به تعبیری محتوای برنامههای ارائه شده به جای آنکه حاوی برنامه نجات شهر تهران باشد نوعی جزوهنویسی و انشانویسی است که احتمالا مبنای رایگیری برای انتخاب یک فرد در روز جاری قرار میگیرد.
بررسی جزئیات این برنامهها نشان میدهد این جزوههای رایساز پنج اشکال اصلی دارند. اول آنکه عمده این برنامهها، دارای محتوای غیرقابل اندازهگیری و ارزشگذاری است. به عنوان مثال برخلاف آنچه در دوره انتخابات شهرداران کلانشهرهای دنیا مشاهده میشود که نامزد این کرسی، در قالب برنامه خود به شهروندان و اعضای شورای شهر با عدد و رقم میزان پیشرفت و موفقیت در محورهای مختلف همچون توسعه حمل و نقل عمومی را پایان دوره مدیریتی خود عنوان میکند، این برنامهها بعضا به ذکر کلیات اکتفا کرده و به همین دلیل برنامههای ارائه شده فاقد معیار مشخص برای سنجش موفقیت یا عدم موفقیت فرد انتخاب شده پس از پایان دوره مدیریت است.
دوم آنکه، عمده این برنامهها، به بیان بدیهیات غیرقابل کتمان برای اداره شهر پرداخته است.کلیاتی همچون اینکه تهران پایتخت ایران است یا اینکه توسعه حمل و نقل عمومی راهکاری برای کاهش ترافیک معابر شهری پایتخت است.
سومین اشکال به موضوع کمبود پارکینگ مربوط میشود که در عمده برنامههای این شش نامزد به آن اشاره شده است. این در حالی است که طی سالهای گذشته همواره یکی از راهکارهای کاهش ترافیک در معابر شهر، توقف جریان ساخت بزرگراه و تونل و همچنین پارکینگهای ویژه خودروهای شخصی برای جلوگیری از دعوت شهروندان به استفاده راحت از خودروهای شخصی بوده است.
چهارمین اشکال، خلأ اساسی برنامهها در حوزه شهرسازی است. در واقع نامزدهای شهرداری برنامه صفر در حوزه شهرسازی به شورای شهر ارائه دادهاند. این در حالی است که ساختوسازهای غیرمجاز به عنوان یکی از دغدغههای اصلی شهروندان در سالهای گذشته معرفی شده و از همین رو بهروزرسانی طرح تفصیلی به عنوان سند بالادست در حوزه صدور پروانه ساخت وساز از جمله نکاتی است که باید به آن توجه شود.
در عین حال نامزدها هیچ برنامهای برای تغییر روند در استفاده از پروانههای ساختمانی برای توزیع ساختوساز بین شمال و جنوب ارائه ندادهاند. از نگاه کارشناسان شهری، پروانههای ساختمانی باید در یک الگوی مناسب اداره شهر به جای آنکه اهرم پولسازی باشند اهرمی برای توزیع ساختوساز میان شمال و جنوب قرار گیرند.
اشکال دیگر آنکه باتوجه به ادامه شیوع ویروس کرونا و تغییر سبک زندگی شهروندان ناشی از فراگیری این ویروس، هیچ یک از نامزدها به شکل کامل و همراه با ارائه برنامه به این مساله نپرداخته است. این در حالی است که نامزدها با تکیه بر گسترش این ویروس، باید راهکارهایی درباره هوشمندسازی شهر و گسترش ارائه خدمات الکترونیک ارائه دهند.
یکی دیگر از محورهایی که باید در این حوزه مورد توجه نامزدها در قالب برنامههای تدوین شده برای مدیریت و کنترل گسترش ویروس کرونا قرار میگرفت، چگونگی توزیع ساعات تردد و مدیریت طرح ترافیک است که طی ماههای گذشته یکی از عوامل توزیع ویروس کرونا در برخی ساعات شبانهروز بوده است.
با وجود چنین اشکالاتی در آنچه به عنوان برنامه از سوی نامزدهای شهرداری تهران ارائه شده، به نظر میرسد چندین ریزنقطه مثبت نیز در این برنامهها وجود دارد که بهتر بود از طرف نامزدها بیشتر مورد توجه قرار میگرفت. از میان این ریزنقاط مثبت نیز دو نامزد شهرداری به شکل ناقص به دو کلید نجات پایتخت از مشکلات اولیه و اساسی اشاره کردهاند.
نخستین ریزنقطه مثبت، توجه به دخالت نهادها و انجام موازی امورشهری توسط دستگاههای مختلف دولتی در تهران است. مسالهای که طی سالهای اخیر همواره از سوی کارشناسان شهری به عنوان یک موضوع مخل در اداره و پیشبرد امور شهر تهران به آن اشاره شده است.
قطع ارتباط بین ساکنان و مدیران شهری نیز از دیگر اشکالات اساسی در الگوی اداره پایتخت است که به شکل محدود در برخی برنامهها به آن اشاره شده است.
سومین ریزنقطه مثبت، توجه به توزیع ناعادلانه خدمات میان نیمه شمالی و جنوبی شهر تهران است.
موضوع چهارم، اشاره کلی به توسعه مترو و فرسودگی ناوگان اتوبوسرانی به عنوان یکی از موضوعات اساسی در برنامهریزی برای اداره باکیفیت شهر تهران است.
علاوه بر این، در بخشی از برنامهها، به موضوع زمانبر بودن فرآیند نوسازی در بافت فرسوده شهری و بدمسکنی نیز اشاره شده است. هرچند برنامه مشخص و دقیقی برای چگونگی رفع این مسائل ارائه نشده است. یعنی دقیقا به کلیگویی اکتفا شده است.
مورد ششم، اشاره به عدم استفاده مناسب از الگوهای جهانی اداره شهر تهران است. جالب آنکه اگرچه به این نکته اشاره شده اما محور اصلی برنامههای اداره شهرهای بزرگ دنیا حاوی معیارها و برنامههای قابل سنجش است که میزان تحققپذیری آنها از سوی ناظران شهری را امکانپذیر میکند اما هیچ یک از نامزدها با وجود اشاره به این موضوع، خود در تدوین برنامه کاری خود آن را رعایت نکردهاند. ریزنقطه مثبت هفتم که یکی از کلیدهای اساسی نجات شهر تهران است، دریافت عوارض سالانه از املاک با ارزش جاری است. همچنین یکی از راهکارهای مطرح شده اخذ بهای واقعی از شهروندان است.
آخرین ریزنقطه مثبت در این برنامهها، دریافت عوارض تردد و سوخت برای تامین منابع پایدار و مطلوب جهت اداره شهر است. هر چند برخی نامزدها در برنامههای خود به این دو کلید اساسی برای نجات پایدار اشاره کردهاند اما بازهم به شکل کلی و ناقص است. به عنوان مثال، درباره عوارض سالانه که به عنوان یکی از راهکارها به آن اشاره شده، توضیح دقیقی که نشانه انجام محاسبات اولیه و برنامهریزی برای دریافت آن باشد داده نشده است.
این نکته که نرخ عوارض سالانه چقدر باید باشد و چگونه قرار است از تمامی مالکان دریافت شود مشخص نیست. یا آنکه اگرچه به موضوع توسعه و تجهیز ناوگان حمل و نقل عمومی اشاره شده اما هیچ نکتهای درباره اینکه قرار است از کدام محل تامین منابع انجام شود، ارائه نشده است. به ویژه آنکه در تمامی سالهای گذشته مهمترین مانع بر سر راه توسعه ناوگان حمل و نقل عمومی چگونگی تامین منابع برای آن بوده است.
هرچند که در برخی برنامهها، گسترش حمل و نقل عمومی با استفاده از سرمایه بخش خصوصی عنوان شده است اما اینکه چگونه قرار است انگیزه لازم برای بخش خصوصی برای مشارکت در حوزه توسعه و تجهیز ناوگان حمل و نقل ایجاد شود مشخص نیست. از همین رو این نکات اصلی در بخشی از برنامهها گم شده گویی که نامزدهای انتخاب شهرداری در بیان راهکارها و برنامههای دقیق برای اداره پایتخت دچار نوعی لکنت شدهاند.
کارشناسان شهری هشدار میدهند این نوع ارائه برنامه اگر مبنای اصلی انتخاب شهردار جدید تهران باشد خود بهانهای میشود که فرد منتخب پس از ورود به ساختمان بهشت، از تمامی برنامههای ارائه شده عبور کند و الگوی دیگری را برای اداره شهر تهران انتخاب کند.
این در حالی است که اگر نامزدهای مرحله نیمه نهایی انتخاب شهردار تهران با برجسته کردن موضوعات مثبت اشاره شده، تلاش میکردند یک برنامه قوی برای اداره شهر ارائه دهند امیدواری به حل مشکلات پایتخت افزایش پیدا میکرد. این در حالی است که یکی از مهمترین نکات موردتوجه در حوزه انتخاب شهردار در شهرهای بزرگ دنیا، سنجشپذیری برنامه اداره شهر است. به عنوان مثال اخیرا در جریان انتخاب شهردار لندن، چنین موضوعی مورد توجه بود. طوریکه شهردار لندن در برنامه ارائهشده خود به شهروندان و اعضای شورای شهر اعلام کرده بود سهم حمل و نقل عمومی طی دوره مدیریت وی، ۲۰ واحد درصد افزایش پیدا میکند. موضوعی که در برنامههای ارائه شده برای شهرداری تهران نامفهوم است.
از همین رو برخی کارشناسان شهری به منتخبان شورای شهر توصیه میکنند که برنامه و وعدههای ارائه شده از سوی نامزدهای شهرداری تهران را هواگیری کنند. یعنی نامزد شهرداری تهران باید به چند سوال و دغدغه اصلی شهروندان و کارشناسان شهری پاسخ دهد. به عنوان مثال در صورت انتخاب به عنوان شهردار تهران، قرار است دوقطبی شمال و جنوب شهر چگونه کاهش پیدا کند؟ در حال حاضر خدمات و سرانههای شهری در منطقه یک بین سه تا چهار برابر میانگین سطح شهر است این در حالی است که در مناطقی از جنوب شهر سرانه این خدمات نصف این سطح است.
یا اینکه مساله دیگری که شهردار تهران در چهار سال آتی باید برای آن برنامهریزی داشته باشد، ساخت و توسعه مترو است که چگونه قرار است تسریع شود و به مدل اصلی حملونقل عمومی در تهران تبدیل شود. «فساد و شفافیت» مساله و چالش بعدی مدیریت پایتخت است. مطالعات مستند موجود در مجموعه شهرداری نشان میدهد همچنان روزنههای بروز فساد در شهرداری وجود دارد و تنها راهکار عملیاتی برای مقابله با آن برقراری شفافیت کامل به شکل واقعی و نه کاریکاتوری است. به شکلی که تمامی قراردادها، معاملات و… شهرداری در اتاق شیشهای و قابل دسترس برای شهروندان به شکل ساده قرار بگیرد.
بخش خصوصی موضوع دیگری است که شهردار آینده تهران باید برای نحوه ورود آن به عرصه توسعه شهری برنامهریزی کند. خدمات آنلاین نیز از جمله محورهای اصلی است که باید در دستور کاری شهرداری به لحاظ همزمانی با عصر کرونا و افزایش خدمات آنلاین قرار گیرد. «خدمات فراکلانشهری» دیگر مساله اداره پایتخت در دوره جدید است.
همچنین یکی دیگر از مسائل اساسی شهر، آلودگی هوا است که برخلاف سالهای گذشته نهتنها در فصول سرد، بلکه در تمامی فصول سال، تنفس هوای پاک شهروندان را با مانع روبهرو کرده است. بودجه پایدار، دیگر مساله پایتخت است. مجموعه مدیریت شهری در تمامی دهههای گذشته برای اداره هزینههای شهر به کسب درآمد از محل منابع ناسالم، ناپایدار و نامطلوب عوارض ساختمانی متکی بوده، این در حالی است که در عموم کلانشهرهای دنیا، مدیریت شهری به تامین درآمدهای سالم و پایدار از شهر روی آورده است.
این موضوع سبب شده تا در شهری همچون تهران در دورههایی که رکود ساختوساز رخ میدهد، بودجه اداره شهر با کسری مواجه شود. کارشناسان شهری تاکید دارند اگر بنا باشد منتخبان شورای شهر ششم به شکل دقیق و موشکافانه پروسه انتخاب شهردار جدید تهران را پیش ببرند نیاز است تا تمامی این مسائل مهم شهر را به نامزدها ارائه و از آنها برنامه سنجشپذیر مطالبه کنند.