مقصر اصلی گرانی مسکن کیست؟
به گزارش ساختمان آنلاین: دهه 90 دهه خاص در اقتصاد ایران بود. جهش پی در پی نرخ ارز و تورم افسار گسیخته و رشد شتابان نقدنیگی که در نهایت در معیشت تضعیف شده مردم قابل لمس و مشاهده بود از جمله مشکلات این دهه است. یکی از مهمترین معضلات کشور نقدینگی بود که به طور مکرر مورد تاکید مقامات عالی کشور بوده است.
روند نقدینگی طی دهه 90 از رقم 350 هزار میلیارد تومان در سال 90 به بالغ بر 3475 هزار میلیارد تومان در سال 99 رسیده و پیش بینی می شود که در انتهای سال 1400 با همین وضیت موجود و همین مدیریتی که در سیستم بانکی کشور جاری است به رقم 4600 هزار میلیارد تومان هم برسد. وقتی که به این متغیر نگاه میکنیم میبینیم طی دهه 90 ده برابر شده است.
روند روزانه نقدینگی افسارگسیخته بوده است. در سال 1390 روزانه 161 میلیارد تومان به حجم نقدینگی اضافه میشد اما در سال 1399 به طور متوسط این رقم 2740 میلیارد تومان در روز رسیده است. در سالی که فعالیتها متوقف شده بود به طور مداوم نقدینگی در اقتصاد پمپاژ میشد. پیش بینی میشود که در سال 1400 رشد روزانه نقدینگی به طور متوسط به 3400 میلیارد تومان در روز برسد.
نکته حائز اهمیت در مورد سال 99 این است که در اسفند ماه خلق روزانه نقدینگی به رقمی بالغ بر 550 میلیارد تومان در روز رسیده است. برای اینکه این رقم به خوبی درک شود باید دقت داشت که وقتی این رقم را ساعتی می کنیم می بینیم در اسفند ماه سال 99 ساعتی 160 میلیارد تومان نقدینگی خلق میشده است.
این میزان برابر خلق روزانه نقدینگی در سال 90 است، یعنی ما در سال 99 در هر ساعت به اندازه کل سال 90 نقدینگی خلق میکردیم.
وقتی به آمارهای دهه 90 نگاه میکنیم، میبینیم روند تولید ما ثابت بوده و بعضا رکود داشته و کاهش هم یافته است. از طرف دیگر نقدینگی افزایش پیدا کرده است. این سوال است که وقتی بخش تولید یا همان بخش حقیقی اقتصاد دچار رکود است، این نقدینگی به ازای چه چیزی خلق و پمپاژ میشود؟
پمپاژ سه برابری تسهیلات به بازار مسکن سبب جهش قیمت در نیمه دوم سال 97 شد
سوال: با وجود تاکیدات مقام معظم رهبری، در تمام این سالها راهکاری در خصوص این سیلاب نقدینگی در دستور کار دولت قرار نگرفت. ریشه این مسئله کجاست؟
نکته اینجاست که وقتی تولیدمان ثابت است و نقدینگی افزایش پیدا میکند، در نهایت خود را به صورت تورم به اقتصاد تحمیل میکند و در نتیجه قدرت خرید خانوارها تضعیف خواهد شد.
نقدینگی که ایجاد میشود بیکار نمیماند و بالاخره بازار خودش را پیدا و مثل یک سیل عمل میکند. وقتی تولید خوابیده باشد به بازارهای دارایی مانند بازار مسکن، ارز و سکه ضربه میزند و ویران میکند.
برای واکاوی این بحث بازار مسکن را مثال میزنیم. بر اساس رفتارشناسی که شبکه بانکی ما داشته است، هر سال تقریبا هشت درصد از تسهیلات بانکی را به بخش مسکن اختصاص میدهد، اما به یک باره در نیمه دوم سال 1397 میبینیم که شبکه بانکی 3 برابر 6 ماه اول سال پول در بازار مسکن پمپاژ میکند.
این یعنی در حالی که در سه ماهه اول سال 97 حدود 26 هزار میلیارد تومان تسهیلات به بازار مسکن تزریق شده است، ناکهان در نیمه دوم سال به 78 هزار میلیارد تومان میرسد.
این سوال مطرح میشود که اثر این پول در بازارهای حقیقی چه بوده؟ وقتی که قیمت مسکن در سطح شهر تهران را بررسی میکنیم میبینیم دقیقا در نیمه دوم سال 97 بیشترین جهش قیمت مسکن در سطح شهر تهران و به دنبال آن در کل کشور رخ داده است. این مسئله نشان میدهد که وقتی بانکها و نقدینگی به بازاری مثل مسکن روی میآورند، چطور بازار را جابجا میکنند.
نکته جالب اینجاست که این 78 هزار میلیارد تومان چیزی است که در ظاهر به بخش مسکن وارد شده است. اگر طراز نامه بانکها را در نیمه دوم سال 97 بررسی کنیم، میبینیم تقریبا 80 هزار میلیارد تومان از پولی که در اختیار بانکها بوده، تسهیلات داده نشده است که این رقم خود میتوانست به سوداگری دامن بزنند.
حسین میرزایی کارشناس اقتصادی در خصوص ریشه رشد نقدینگی معتقد است، نقدینگی متشکل از دو مولفه است. اول اینکه پول پرقدرت است و در واقع پولی است که از طرف بانک مرکزی در جامعه تزریق میشود. بخش دیگر که بخش مهمی است، خلق نقدینگی توسط بانکها است. پول پرقدرتی که توسط بانک مرکزی تزریق میشود، توسط بانکها با مکانیسمی که فرآیند بانکداری است، چندین برابر میشود و پس از آن به دست عوامل اقتصادی میرسد.
حدودا 87 درصد از کل نقدینگی کشور توسط بانکها و تنها 13 درصد توسط بانک مرکزیایجاد میشود. این سوال وجود دارد که این 13 درصد را چه کسی ایجاد میکند؟ در مورد آن 87 درصد تقریبا همه کارشناسان متفق القول هستند که بانکها آن را خلق میکنند اما بر روی پول پرقدرت اختلاف نظر وجود دارد.
برخی دولت، برخی بانک مرکزی و برخی دیگر کسری بودجه را عامل آن میدانند. در ادامه نشان میدهیم که اتفاقا رکن غالب و نقش پررنگ در خلق پول قدرت را خود بانک ها ایفا کردند و بی انضباطی بانکها و رفتارهای سوداگرانه که در اقتصاد جلو میبردند باعث شد، پول پرقدرت ایجاد شود.
در طول دهه 90، به طور متوسط 50 درصد پایه پولی کشور را بدهی بانکها ایجاد کرده است که این رقم در واقع متوسط دهه است. وقتی بررسی میکنیم، متوجه میشویم در برخی سالها تا 66 درصد از پایه پولی کشور را همین بدهی بانک ها ایجاد کرده است. این ما به ازای چه بوده؟